جستجو
-
۱تصویر
نامه
درباره دریافت نامه مخاطب در هفتم رمضان؛ ملاقات با میرزا صادق مستوفی در باب تغییر غله و درخواست برای نوشتن نامه به وثوق الدوله برای ثبت تغییر به خرج مواجب؛ مقدار مواجب که شصت تومان تعیین شده؛ اشاره به مسائل و مشکلات کشور و کسری در خزانه؛ اشاره به برخی مقامات کشوری (فرمانفرما، عینالدوله و...)؛ آمدن میرزا حسن خان مستوفی کرمانشاهان به همراه عموقزی خانم، پنجاه تومان در آنجا به ماه رخسار خانم داده، طلاق او را گرفته خلاصش کرده است.
-
۵تصویر
نکاح نامه قمرسلطان خانم و میرزا حسن خان مکرم السلطان، ۱۳۴۳ ق
نکاح نامه قمر سلطان خانم، دختر میرزا محمد خان منشی باشی، و میرزا حسن خان مکرم السلطان، پسر آقا محمد صادق آقا تاجر کاشانی؛ با مهریه یک جلد کلام الله به اضافه یک طاق شال کشمیری و یک حلقه انگشتری الماس و هشتصد تومان وجه چرخی دو قرانی که مقداری از مهریه به عروس خانم داده شده و مابقی بر ذمه داماد است. [شروط ضمن عقد:] اختیار طلاق به قمر سلطان خانم تا مدت پنج سال به شرط غیبت آقا به مدت یک سال و یا ندادن نفقه و کسوه و این که تا مدت پنجاه سال زوج زوجه را بدون رضایت از شهر مشهد خارج نبرد.
-
۱تصویر
نامه پسر به پدر
بخشی [؟] از یک نامه احتمالا از پسر به پدر، خطاب به آقا جانم، که محتوای آن به شرح زیر است: درباره نوشته مخاطب در مورد ثقةالاسلام و اشاره او به کممرحمتی نویسنده؛ با اشاره به انتقادات مخاطب یادآوری میکند که سبب ازدواج و گرفتاری او پدر بوده، اینکه مخاطب التماسهای او را، از طریق مرحوم آقا میرزا رضا در حضور علیه عالیه آقا باجی، و از طریق حاجی میرزا حسن وزیر، نادیده گرفته و نویسنده را تهدید به عاق والدین میکردهاست. حالا او در غربت در سختی و عذاب است و از لحاظ مالی وضعیت مناسب ندارد وگرنه خود را از این ازدواج خلاص میکرد و به دو علت این کار را انجام نمیدهد یکی عدم قدرت مالی و دیگر داشتن دو...
-
۳تصویر
مکاتبات پدر و پسر
برای دیدن این نامه ها و توصیفاتشان به صورت جداگانه، نگاه کنید به اقلام مربوط
-
۱تصویر
عریضه همسر حیدر خان به شجاع الدوله، ۱۳۳۲ ق
عریضه همسر حیدر خان سرابی به شجاع الدوله و شکایت از حیدر خان که هشت سال قبل با او ازدواج کرده ولی هفت سال است به سراب رفته و نه خودش میاید و نه مخارج میدهد، این که چند ماه قبل نیز در همین مورد عریضه داده و با وجود دستور شجاع الدوله به حاجی امیر تومان سرابی هنوز هیچ اقدامی نشده است. از شجاع الدوله می خواهد که مقرر فرماید یا حیدرخان او را به سراب ببرد، یا کسوه و نفقه هفت ساله اش را بدهد، و یا او را طلاق بدهد. در حاشیه، شجاع الدوله به اسمعیل خان امیرتومان دستور داده تا دو روز دیگر آسایش این زن را برقرار کند.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه منتصر لشکر خطاب به معتمدالسلطان نور چشمی عمید لشکر [میرزا ابوتراب]؛ درباره تصمیم عمید لشکر و والده برای سفر مشهد به قصد زیارت و به هزینه عظمت خانم؛ هشدار درباره سختی راه و خرج زیاد هشدار، و خطاب به والده از تصمیم خرج پول عظمت خانم در شرایطی که بچهاش را از دستش گرفتهاند و به خانه پدر فرستادهاند انتقاد کرده است؛ درباره مواجب مخاطب؛ سفارش از عمید لشکر برای سرکشی به خانه و مراقبت از درس میرزا محمود خان و نوشتن از احوال معصومه سلطان و رقیه سلطان.
-
۱تصویر
قرار بعد از طلاق خدیجه بگم خانم، ۱۳۲۴ ق
قرارداد میان علویه خدیجه بگم خانم، دختر حاجی سید علی خویی، با همسرش، حاجی احمد خویی، مبنی بر این که بعد از طلاق و تمام شدن عدهاش تا زمان رفتن به خوی در خانه حاجی احمد بماند و هر ماه مبلغ یازده تومان قران جدید از بابت خرج و مصارف یا کرایه خانه به حاجی احمد بدهد. همچنین بابت استفاده از لباس چیت، شال حریر، اسباب طلا، هر ماه شش هزار دینار با پول توتون پرداخت کند. وقت رفتن به خوی، خدیجه بگم خانم باید تمام لباسها و اسباب طلاها را با اجرت هر قدر که باشد از قرار ماهی پانزده تومان حساب کرده پرداخت کند.
-
۱تصویر
درباره رابطه خانم تاج و سید کریم، ۱۳۴۴ ق
نامه درباره سید کریم که بدون مجوز قانونی خانم تاج، دختر رضاخان شجاع لشکر و همسر میرزا حبیب الله منتخب دفتر، را با قرطاس جعلی مطلقه جلوه داده و شبانه از قصبه امیرآباد فراری داده از بیراهه به تبریز میبرد. پس از متظلم شدن میرزا حبیب الله، سید کریم از علاقجات خانم تاج مبلغی به دو نفر ملا نما داده مبلغی به مقامات دیگر میدهد و در مقابل دادن قریه نوده و قریه آلمان دشت، که متعلق به خانم تاج بوده، به شوهرش میرزا حبیب از او به قوه جبریه طلاق میگیرد. بعد معلوم می شود خانم تاج هر دو قریه را قبلاً به شخص دیگری فروخته بوده، همچنین خانم تاج چهار ماه قبل از طلاق غیر شرعی از سید کریم حامله به زنای محصنه...